روایت فلورا سام از مشقی که برای معلولان نوشت/ چرا هنوز در پایان فیلم، آدم بدها روی ویلچر مینشینند؟
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۹۹۲۳۱
فلورا سام نویسنده و کارگردانی است که در میان سریالهای ساخته شده، او با نگاه قصهگویی همراه با امید به زندگی وارد دنیای معلولان شده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 13 آذرماه ما را به یادِ روز جهانی معلولین میاندازد. مردمانی که هیچوقت دوست ندارند با نگاه ترحمآمیز به آنها نگاه شود؛ خودکفایی و امید به زندگی را همواره باید از آنها آموخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولید فیلمها و سریال درباره معلولان مانند راه رفتن روی لبه تیغ است همان نکتهای که بسیاری از منتقدین و برنامهسازان و سریالسازان به آن تأکید داشتهاند. بسیاری بر این باورند که پرداختن به معلولان در سریالهای نمایشی بهتر است به صورت مستقیم و محوری نباشد و آنها به عنوان بخشی از جامعه در کنار آدمهای دیگر تصویر شوند. نمایش واقعیتها بهترین راهکار برای فرار از کلیشهها است و تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی باید توانایی و ضعف معلولان را در کنار هم نمایش بدهند و برای این کار، مسیر واقعیت را در بستر داستان تغییر ندهند.
واقعیتی تکاندهنده در "هزاران چشم" تلویزیون
در سریالهای "هزاران چشم" و "وضعیت سفید"، ایفای نقش معلول برعهده ناصر شهریاری احمدی بوده که براستی معلول است. او در این آثار، نقشهایی را به عهده داشته که به خودش بسیار نزدیک بودهاند، اما شهریاری ترجیح میدهد تصویر خودش را از معلولیت داشته باشد. در سریال "هزاران چشم" داستان یک نابینا به نام راوندی را روایت میکند که در یک مجله خانوادگی اجتماعی به عنوان دبیر تحریریه مشغول کار است.
راوندی یک نابیناست و با بازی درخشان مهدی هاشمی کاملاً باورپذیر از آب درآمده، اما تصویری که این سریال از معلولیت به نمایش میگذارد، به نابینایی خلاصه نمیشود. کیانوش عیاری در "هزاران چشم"، دشواری زندگی معلولان را چنان عریان و بیپرده به نمایش میگذارد که تماشای آن تا حدی آزاردهنده است، اما نکته اینجاست که کارگردان درصدد جلب ترحم مخاطب نیست و شعار هم نمیدهد.
معلول در سریال "وضعیت سفید"
تصویری که سریال وضعیت سفید از معلولیت به نمایش گذاشته، در قالب هیچ کلیشهای نمیگنجد. حمید نعمتالله نه از شخصیت معلول سریالش قهرمان میسازد، نه درصدد ایجاد ترحم است، نه شعار میدهد و نه به دردسرهای زندگی با یک معلول میپردازد. ناصر به عنوان یک معلول، فرقی با دیگر شخصیتهای این سریال ندارد و در کنار آنها زندگی میکند. او به اندازه بقیه شخصیتهای قصه خوب و واقعی است؛ گاهی مهربان میشود، گاهش شیطنت میکند و گاهی از کوره در میرود و به اندازه بقیه شخصیتها توجه مخاطب را به خودش جلب میکند.
ناصر، شخصیت اصلی سریال "وضعیت سفید" نیست، اما حضورش با وجود تعدد شخصیتها و ماجراها به حاشیه نرفته است. او در این سریال براستی یکی از ماست؛ یکی که فقط در اندازه تواناییهایش کمی با بقیه فرق دارد.
شاید بهترین مشق برای معلولیت/ روایتی از فلورا سام
در میان سریالهایی که به معلولیت توجه کرده، سریال "مشق عشق" بیشتر از هر سریال دیگری قصهگویی پیشه کرده و ماجرای معلولیت و تبعات آن را به طور مستقیم محور و اساس قصه قرار داده است. مسائل و مشکلات جسمی و البته روحی ناشی از معلولیت، دشواریهایی که اطرافیان یک معلول با آن درگیر میشوند و مسئله همسران افراد معلول، مهمترین دغدغه این سریال بوده است.
در سریال "مشق عشق"، معلولیت محور اصلی نیست بلکه بهانهای است برای پرداختن به عشق. با این همه معلولیت در حاشیه نمیماند و به ابعاد آن توجه میشود. فیلمنامه سریال "مشق عشق" به قلم فلورا سام نوشته شده و داستان زوج عاشقی را روایت میکند که معلولیت، رابطه آنها را دچار مشکل میکند. امید والیبالیست حرفهای است و وقتی حسّ پاهایش را از دست میدهد و خانهنشین میشود، به لحاظ روحی و روانی سخت به هم میریزد، اما سریال بیشتر از او بر عشق این دو تأکید دارد و البته تلاش همسر امید برای بازگرداندنش به زندگی طبیعی.
از معلولان غافل شدیم
در این سریال کورش تهامی نقش امید را بر عهده داشت و کوشید احساسات، دردها و دشواریهای روحی یک معلول را نمایش بدهد. فلورا سام درباره غفلتها نسبت به جایگاه معلولان در فضای فرهنگی، اجتماعی و حتی حقوق شهروندی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم تصریح کرد: برای معلولین نتوانستیم کاری کنیم نه در زمینه فرهنگی نه اجتماعی و نه در زمینه حقوق شهروندیشان. هنوز پیادهروهای مناسبی برای معلولین نداریم و حتی برای وسایل حمل و نقل عمومیمان ابتکاری به خرج ندادیم این قشرمان آنقدر در مضیقه نباشد. این کمکاریها و غفلتها نشان میدهد در حقیقت کمتر به وضعیت معلولین جامعهمان نگاه کردیم. در کنار اینها در شرایط فرهنگی هم نتوانستیم آنطور که باید و شاید کار کنیم.
از کوروش تهامی "مشق عشق" تا گوهر خیراندیش سریال "مرضیه"
وی افزود: قهرمان قصه سریال "مشق عشق" ر معلولی به نام امید گذاشتم که چقدر هم زیبا، کوروش تهامی ایفایش کرد. همان موقع بازخوردهای خوبی از کسانی داشتیم که به نحوی نقص عضو و ناتوانی به لحاظ جسمانی داشتند؛ چرا که در این سریال از امید به زندگی صحبت میکردیم و آنها این روایتها را میپسندیدند. در سریال آخرم، "مرضیه" هم خانم گوهر خیراندیش در نقش همسر دکتر بهزادی روی ویلچر بودند؛ والیبالیستی که طی تصادفی، ویلچرنشین شده بود اما هیچکجای داستان ناامیدی در این کاراکتر نمیبینیم. این همان حلقه مفقوده خیلی از داستانهایی است که به موضوع معلولین میپردازد. آنها بسیار انسانهای قدرتمند و امیدوار به زندگیاند و باید در قصههایمان این سبک زندگی را ترویج دهیم. بالأخره به نجوی نقص غضو و ناتوانی ز لحجاظ جسمی دریم این امید به زندگی را در این کار خیلی دوست داشتند.
این نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون، تأکید کرد: متأسفانه در برنامهها، سریالها و فیلمهایمان کمتر به این اقشار دیده شده و در زمینههای ابتدایی مسائل حقوق شهروندی هم همچنان غفلت و کمکاری میبینیم. شاید این حرفها بیشتر در فضای رسانهای مطرح میشود کسانی که مسئولند باید تمهیداتی را بیندیشند. الان در اغلب کشورهای دنیا، اتوبوسها و متروهایشان برای حمل معلولین اقداماتی کردهاند و به طور ویژه به آنها توجه دارند اما هنوز در کشور ما برای پیادهروی مناسب و یا محل عبوری در خیابان، فکری به حالِ این قشر نشده است. من امیدوارم در آینده کسی به فکر بیفتد بخشی از افراد کشور ما روی ویلچرند، با عصا راه میروند، نابینا هستند و بایستی لااقل این حقوق ابتدایی شهروندیشان را داشته باشند.
چرا آدم بدهای سریالها و فیلمهایمان، روی ویلچر مینشینند؟
وقتی به شخصیت زیور "آوای باران" که الهام چرخنده ایفایش کرد و یا انیس "ستایش" با نقشآفرینی سیما تیرانداز، در سریال "کیمیا" هم نقش فرزانه را بازی کرد. البته در سینمای ایران و حتی نمایشخانگی بارها این مقوله را دیدهایم اوجِ آن سریال "دل" منوچهر هادی بود که سرانجامِ کاراکتر کوروش تهامی در این سریال، ویلچرنشین و به نوعی معلول شد و انتقادهای گروهی از انجمنهای حمایتی معلولین را به دنبال داشت.
کاراکترهای منفی سریالها و فیلمهایی که جزای اعمال بدشان در زندگی را با معلولیت در دوران میانسالی و پیری میدهند و متأسفانه این تصویر نه چندان مناسب از معلولیت جسمی که در ذهن مخاطب به جای میماند بعضاً جبرانناپذیر است. نمایندگان انجمنهای معلولین معمولاً نسبت به این نوعِ سریالسازی و فیلمسازی بارها انتقاد داشتهاند. چرا که این تصویرسازیها به نوعی به بیننده القاء میکند که هرکس دچار معلولیت میشود تاوان بدیها و ظلم و ستمهایی را میدهد که به مردم شده است و اکنون با معلولیت دچار عقوبت الهی شده است.
علاوه بر رسانههای دیگر، صداوسیما به عنوان رسانهای گسترده، همهگیر و تأثیرگذار، میتواند با ساخت برنامههای متعدد و متنوع در قالبهای هنری مناسب و سریالهای نمایشی جذاب نسبت به جایگاه معلولین، ادای احترام کند. حتی مثلِ گذشته و وجود چند سریال موفق در این زمینه، امید به زندگی را ترویج دهد، مشکلات این قشر را مطرح کند و به نوعی مطالبهگر معضلاتی باشد که این قشر کماکان با آن دست و پنجه نرم میکنند.
خاطرهبازی تلویزیون با "زرد قناری"/ کدام "مدرس" پخش میشود؟"یک گزارش واقعی" داریوش فرهنگ پخش میشود/ بررسی تصویر ترور در تلویزیوننگرانی عمو فیتیلهای تلویزیون از خوراک مسمومِ ماهواره برای کودکان ایرانیچرا تلویزیون در سرگرم کردن مخاطبش موفق نیست؟/ مدیران ریسکناپذیر پشتِ امتحانپسدادهها پنهان شدهاندروایت مسعود روشنپژوه از رقابت اشتباه تلویزیون با فضایمجازی/ فکر میکنند با فالوور زیاد و بازیگر، برنامهشان دیده میشودانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: فیلم سریال رسانه ملی تلویزیون فیلم سریال رسانه ملی تلویزیون امید به زندگی کوروش تهامی وضعیت سفید هزاران چشم فلورا سام شخصیت ها یک معلول سریال ها فیلم ها مشق عشق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۹۹۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي